حنانه کوچولو - پســـت دومــ .
سلام دخی گلم خوبی خانومی ؟ الان از اریشگاه رسیدم دیدم شما خوابیدی مادر بزرگت کلی از دستت شاکی بود میگفت همش گریه کردی و ماما ماما گفتی قربون ماما گفتن برم من .... راستش امروز خیلی خوشحالم گلم می دونی چرا ؟ امروز تو آموزشگاه یکی از دخترها میگفت از شوهرش متنفره ... وای خیلی بده ها ..... ادم از شوهرش بدش بیاد.. اما خدا رو شکر من عاشق بابایی شما هستم
...
.
..
...
امروز که داشتی تخم بلدرچین میخوردی همش میگفتی به به اما دهن تو کج میکردی فیلمتو گرفتم انقدر بامزه شدی.... مامانی من برم کارهام و انجام بدم مامان بزرگت هم که اوردتت... دوستت دارم بای...
(اینم عکس ۸۸-۱۲-۱۲)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی